Wednesday 27 March 2013

من و ماه ۶ فروردین ۹۲


من و ماه

 (۶ فروردین ۹۲)

عود توی یک گلدان کوچک آبی سفالی که از ماسه و سنگ‌ریزه پرش کرده‌ام پدپد می‌کند و خانه نم‌نم پر می‌شود از بوی صندل و عنبر که چای به دست می‌روم توی بالکن و خنکای شب می‌نشیند روی صورتم و من، مثل گربه‌ای که توی آفتابِ سر صبح از خواب بیدار شده باشد، کش و قوسی می‌آیم، سرم را که بلند می‌کنم، ماه چون خوب رویانِ هزار و یک شب رو می‌گیرد از من به حجاب ابر، بعد کم‌کمک به لبخند من گل از گل‌اش می‌شکفد و ابر را نرم از صورتش پس می‌زند.


پیوست: دو پست پشت سر هم نوشتم چون در دو سبک و سیاق مختلف بودند با هم منتشرشان نکردم.

2 comments:

  1. چه حال و هوای خوبی

    ReplyDelete
    Replies
    1. :*
      در کل این روزها خیلی همه چیز خوب است
      این هم یکی‌اش بود.

      Delete