کوچ
(۱۵ آبان ۹۱)
کوچنشینان مغول سنتی دارند که وقتی چادرشان را میچینند،
از زمینی که مامنشان بود با یک کاسهی شیر و سرودخوانیای سپاسگذاری میکنند. و
آورگان یهودی هرگاه از خانهای رانده میشدند، وقت رفتن، خانه را آب و جارو میکردند،
شیشهها را برق میانداختند و آخرسر ستارهی دوادی که در قاب در ورودی میخ کرده
بودند را برمیداشتند. نمیدانم از کجا آمیزهای از این سنتها وارده خانوادهی ما
شده البته با کمکی استحاله.
امروز برگشتم خانهي سابق، اتاقها و آشپزخانه را
تی زدم، دیوارهای آشپزخانه و دستشویی و حمام را حسابی سابیدم و شیرها و دستگیرهها
را برق انداختم و آخرسر دریمکچرم را از چهارچوب پنجره باز کردم.
پیوست: دریمکچر Dream
Catcher یک جور
جادوی سرخپوستی است، دایرهای از چوب، که دورش چرم میپیچند و با استخوان و پر
تزئینش میکنند. قسمت میانیاش همه شبکهای تور مانند است که رسالتش گرفتن کابوسها
و ارواح شریر است. وقتی نوجوان بودم دوستی یکی از اینها بهام هدیه داد که هنوز
هم دارمش.
تو توایلایت دیده بودم این دریم کچرو!
ReplyDeleteاگه بدونی چی خوندمش قبل از این که انگلیسیش رو ببینم!
:))))))
بووووس
:D
Deleteبعداً بهم بگو چی خوندی :p
:دی
ReplyDelete