Sunday 25 November 2012

یک عصر آرام پاییزی ۵ آذر ۹۱


یک عصر آرام پاییزی

(۵ آذر ۹۱)

بی‌خیال از خانه زده‌ام بیرون. در میانه‌های گفت و گو، ماه لحاف ابر را از صورتشمی‌زند کنار و نور نقره‌فامش پود می‌شود بر روشنی چراغ‌های راه. یک تکه از پاییز پهن شده روی زمین و من خوش‌خوشک می‌روم لای سرخ و نارنجی برگ‌های چنار.
از گردش کوتاه برگشته‌ام و نشسته‌ام توی اتاق و سکوت را تنها پیچش لخت بخار چای می‌شکند و تک و توک ضرب سرنگشت‌های آسمان روی شیشه. یک عصر آرام پاییزی است، هم‌این.

2 comments:

  1. خیلیییییییییییی قشنگ بود.مثل همه اون قبلیا که نشد بنویسم واسشون :X:X:X:X

    ReplyDelete
    Replies
    1. قربونت بشم عزیزم :* مرسی که می‌آی و می‌خونی :*

      Delete