Monday 22 October 2012

آن‌گاه امیّد ۱آبان ۹۱


آن‌گاه امیّد

(۱آبان ۹۱)

سیگار موج می‌زند در اتاق، در انعکاس شرم من، منِ وا مانده میانِ راه، چهره‌‌هایی آمیخته به آهن و خون، صف می‌بندد پیش چشم من، در میان دود، چشم‌هایی گشوده از امیّد، خیره می‌شوند بر خاکستر‌ِ ملال، نشسته بر امیّد، یکی صدا سکوت را می‌شکند، می‌خواند، ندا، سهراب، اشکان، محسن

بوی پوسیدن نسل من تو
توی این خاک حزین
بوی جون کندن ما
غم و اندوه و ملال
توی این سرد غریب
چشمه‌سار امیّد، کمکی بیدار است
مشت ما از خاک است
قلب ما از خاک است
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمی‌خیزند

12 comments:

  1. از ما که گذشت... ای کاش ما در حق نسل های آینده ظلمی رو که نسل های گذشته و مخصوصا نسل گذشته در حق ما کردند رو تکرار نکنیم

    ReplyDelete
    Replies
    1. کسی که عمل می‌کنه اشتباه هم می‌کنه :) امیدوارم ما اشتباه نکنیم

      Delete
  2. ضمنا... جمله ی قشنگیه "عشق می‌تواند آن‌سوی سیمِ خار هم جوانه بزند" ... ای کاش

    ReplyDelete
  3. لب به سیگار می زنی ؟ .. چه خاک بر سری ..
    حشیش بکش ، تریاک بکش ولی سیگار نکش که مادر همه ی بدبختی هاست :))

    ReplyDelete
  4. سلام وارتان جان
    همه برمی خیزند.

    ReplyDelete
  5. من که میگم بریم از ایران! تو میگی هستییییم دیگه!
    بوووس

    ReplyDelete
    Replies
    1. این پوست تنها نتیجه‌گیری ممکن ازش کاملاً عکس حرف توه‌ها :))
      :*

      Delete
  6. من فقطسه بیت آخرش رو نمی خونم! :)))
    بووووس

    ReplyDelete
    Replies
    1. شش بیت آخر رو نمی‌خونی :))

      Delete