آنگاه امیّد
(۱آبان ۹۱)
سیگار موج میزند در اتاق، در انعکاس شرم من، منِ
وا مانده میانِ راه، چهرههایی آمیخته به آهن و خون، صف میبندد پیش چشم من، در
میان دود، چشمهایی گشوده از امیّد، خیره میشوند بر خاکسترِ ملال، نشسته بر
امیّد، یکی صدا سکوت را میشکند، میخواند، ندا، سهراب، اشکان، محسن
بوی پوسیدن نسل من تو
توی این خاک حزین
بوی جون کندن ما
غم و اندوه و ملال
توی این سرد غریب
چشمهسار امیّد، کمکی بیدار است
مشت ما از خاک است
قلب ما از خاک است
من اگر برخیزم
تو اگر برخیزی
همه برمیخیزند
از ما که گذشت... ای کاش ما در حق نسل های آینده ظلمی رو که نسل های گذشته و مخصوصا نسل گذشته در حق ما کردند رو تکرار نکنیم
ReplyDeleteکسی که عمل میکنه اشتباه هم میکنه :) امیدوارم ما اشتباه نکنیم
Deleteضمنا... جمله ی قشنگیه "عشق میتواند آنسوی سیمِ خار هم جوانه بزند" ... ای کاش
ReplyDelete:)
Deleteلب به سیگار می زنی ؟ .. چه خاک بر سری ..
ReplyDeleteحشیش بکش ، تریاک بکش ولی سیگار نکش که مادر همه ی بدبختی هاست :))
:))))
Deleteکوفت حسین
سلام وارتان جان
ReplyDeleteهمه برمی خیزند.
همه بر میخیزیم
Deleteمن که میگم بریم از ایران! تو میگی هستییییم دیگه!
ReplyDeleteبوووس
این پوست تنها نتیجهگیری ممکن ازش کاملاً عکس حرف توهها :))
Delete:*
من فقطسه بیت آخرش رو نمی خونم! :)))
ReplyDeleteبووووس
شش بیت آخر رو نمیخونی :))
Delete