Saturday 6 April 2013

شور زندگی ۱۶ فروردین ۹۲


شور زندگی

(۱۶ فروردین ۹۲)

آن‌قدر دی‌شب از هیجان سبک خوابیده‌ام که وقتی عصر می‌رسم خانه، خودم را می‌رسانم به تخت و ولو می‌شوم و تیز خوابم می‌برد. بیدار که می‌شوم، همه چیز سر جای خودش است، رنگ‌ها شادند، هوا خوش است، ولی چیزکی کم است، چیزی که نه موسیقی، نه رنگ و نه هیچ چیز دیگر جایش را پر نمی‌کند.
برای آن‌که وقت بگذرد، از اتاق داد می‌زنم که «شام با من»، مادرکم هم که بگو سر سوزنی بودن توی آش‌پزخانه را دوس ندارد خوش‌خوشان‌اش می‌شود. اول دستی به سر و گوش اتاق‌ام می‌کشم و می‌روم سراغ پختن شام. تیز پیاز و سیر را خورد می‌کنم و می‌روند سرِ گاز و آب جوش می‌آورم برای آب‌کش ماکارونی، بعد آن وسط‌ها که سیر و پیاز دست به دست هم داده‌اند و دارند توی تابه بالاپایین می‌پرند، توی طرح سبز و طلایی شادشان، خنده‌های خوش‌ات، حرکت شیرین دست‌هایت توی هوا و هزار چیز دیگر می‌آید جلوی چشم‌ام و قند توی دلم آب می‌شود و گل از گل‌ام می‌شکفد.
دارم به غذا ادویه می‌زنم که دوستی زنگ می‌زند که خبر بگیرد از امروز، می‌خواهم بگویم «بی‌خبر، ما در تابه عکس رخ یار دیده‌ایم»، که می‌بینم کم مانده غذا بسوزد و می‌گویم «بعداً برات تعریف می‌کنم» و قطع می‌کنم.


پیوست۱: آن‌قدر توی فکر بودم که یادم رفت به غذا نمک زده‌ام یا نه، آخر هم بی‌نمک رفت سر سفره خوش‌بختانه ته‌دیگ سیب‌زمینی‌اش آن‌قدر خوب شده بود که کسی چیزی نگفت.
پیوست۲: You Must Love Me از Madonna:

23 comments:

  1. چه خوب و عالی
    پس شما هم آشپزی :)
    و اینکه وقتی توی تابه میشه عکس رخ یار رو دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
    دیوانه منم من که روم خانه به خانه

    ReplyDelete
    Replies
    1. همه‌جا عکس رخ یار توان دید :)
      :*

      Delete
  2. >:D<>:D<>:D< :X:X:X

    ReplyDelete
  3. لیلیلیلیلیلیلیلیلیلیلییلیل

    ReplyDelete
  4. آخ دهنم آب افتاد دلم به تاپ تاپ افتاد
    واخ دهنم آب افتاد دلم به تاپ تاپ افتاد...
    اوه كجايي وارتان حالا يه ماكاروني درست كردي توقع داري عكس رخ يارم بيفته توش...منكه فسنجون و قرمه سبزي و چلو مرغ درست ميكنم چي بايد ببينم :))))

    ReplyDelete
    Replies
    1. =))
      بچه جون بصیرت می‌]خواد توی نیمرو هم می‌شه عکس رخ یار دید

      خوانندگان عزیز شما را به کامنت آرش ارجاع می‌دهیم :)) :*

      Delete
  5. And what should I say when I cook Lasagna and rice with lamb!!!!!!!
    Maybe Saman and I can see God himself/herself during our cooking!

    Mehrdad

    ReplyDelete
    Replies
    1. :))
      حالا تو و سامان آشپزی رو کنید هی
      سایت آشپزیه این‌جا مگه :))
      بعدم لازانیا رو نکن آقا جلو من، دوستان خوردن می‌دونن چیه لازانیاهای من
      :*

      Delete
  6. خب خب خب! بالاخره یه چیزی که به این روزات بیاد نوشتی
    بعدش هم دیگه You Must Love Me
    نذار زیر پستات
    He Loves You Already
    بوووس

    ReplyDelete
    Replies
    1. افندی اون سه‌تا شعر قبل چی بود پس؟ :))
      تا احساس آدم نثر نشه بروز نداشته انگار :*

      درباره ادامه‌ی حرفت هم، امیدوارم، از صمیم قلب امیدوارم
      مرسی :*

      Delete
    2. شعرات آخه خیلی کپی هم شده ن! دیگه حست رو من یکی که از شعرات نمیگیرم
      نثر بهتره
      روون تره
      افندی رو هم خوب اومدی
      بوووس

      Delete
  7. به به ، می بینم که همه پسرها آشپزی بلدن. من افتضاحم تو این زمینه و مثل مادرک شما از آشپزخونه بدم میاد. :))

    ReplyDelete
    Replies
    1. :D
      واللا من همه دوستنای دخترم هم‌این هستن بگو سر سوزنی آشپزی بلد باشن و این مادرک ما هم که شاهکاره دیگه توی این زمینه :))
      آخرالزمان شده :))
      :*

      Delete
  8. حالا اسم بی افتون چیه؟
    ای اس ال بی‌افتون رو نمیخوایین بگین؟

    ReplyDelete
    Replies
    1. =))
      خیلی خولی اشکان

      Delete
    2. Ashkan joon:

      51/F/Ghom, inam axesh: http://goo.gl/s0WaQ

      Delete
    3. خیلی کثافتی پی :))

      Delete
    4. eshkaal nadaare Vartan joon. khejaalat nadare ke. esgh sen o saal nemishnaase ke. khob doosesh daari dige... be kasi che marboote!

      Delete
    5. =))
      خاک بر سر خرت کنن

      Delete