Wednesday 3 April 2013

در طره‌ی نور ۱۳ فروردین ۹۲


در طره‌ی نور

(۱۳ فروردین ۹۲)

هواپیمای کاغذی
چون کبوتری سپید
می‌نشیند بر هرّه‌ی بام

از پشت حجاب اشک
زمین می‌رود جای آسمان
و هزار ستاره‌ی تابان
می‌چکد بر خاک

ابر، شناور می‌شود
در کاسه‌ی آب
و تو
چون گلی سرخ
می‌نشینی بر کاکل ابر

شب می‌شکند
و باد
احساس مرا می‌بافد
در طرّه‌ی صبح



پیوست: «به تماشای آب‌های سپید» اثر حسین علی‌زاده و ژیوان گاسپاریان. (دانلود نکنید لطفاً، بخرید).

15 comments:

  1. به به...كاش خيليا درك ميكردن اينطور نوشتن كار خيلي راحتي نيست

    ReplyDelete
    Replies
    1. قربون دوست عزیز سامان خان گل :*

      Delete
    2. والا!گل گفتی اقای سامان! مرسی!.

      Delete
  2. کاکل ابر :) من تا حالا نشنیده بودم، احتمالا نرم ترین و خنک ترین جاشه

    ReplyDelete
    Replies
    1. :*
      اوهوم، نرم‌ترین و خنک‌‌ترین جا

      Delete
  3. از پشت حجاب اشک»
    زمین می‌رود جای آسمان
    و هزار ستاره‌ی تابان
    «می‌چکد بر خاک
    دمت گرممم..اینجاش خیلیی خوووب بود وارتان.کلا عالی.با اینِش حال کردم

    ReplyDelete
    Replies
    1. مرسی عزیزم
      خوش‌حالم که باهاش حال کردی :*

      Delete
  4. :)
    پیام اخلاقی هم که میدی!
    :*

    ReplyDelete
    Replies
    1. :)) :*
      برای پیش‌گیری بود که نگن چرا لینک نذاشتی

      Delete
  5. توی این دو تا شعر آخری هرچی پیش تر می رفتی خفن تر و خفن تر می شد! با یه اختتامیه عالی و بی نقص... ;) :*:*:*

    شب می‌شکند
    و باد
    احساس مرا می‌بافد
    در طرّه‌ی صبح

    ReplyDelete
  6. و باد
    احساس مرا می‌بافد
    خب حالا بافتنی چی بافته برات ؟
    بلوز .. شلاور .. و یا شورت ؟:))

    ReplyDelete
  7. به شرح ايضا خواندمت

    مهرداد

    ReplyDelete