هبوط
(۲۳ مرداد ۹۲)
خورشید را چون ترنج
دو نیم میکنی
و من چون کاسهی لاجورد
لبریز میشوم
از عطر سبز تلخ دستهای تو
شب میشود
و منِ مغموم
از آسمان ساقط میشوم بر خاک
تو تکههایم را جمع میکنی
و چون ستارهای بند زده
از سقف سیاه خانهات میآویزی
وارتان جان با اجازت این شعرت رو تو دفترم یاداشت میکنم.
ReplyDeleteاون چیز گنگ توی کله م،الان عالی و زیبا جلوم هست..
قربانت عزیزم :* خوشحالم که با این شعر ارتباط برقرار کردی :*
Deleteعنوانش منو یاد شریعتی میندازه
ReplyDeleteماهان هستم :D
بمیری :))
Deleteمن از این هبوط ها دوست دارم
ReplyDelete:*
Deleteزیبا :)
ReplyDeleteمرسی عزیزم :*
Deleteچرا همه پست های غمگین می دن؟
ReplyDeleteگاهی این حوری میشه دیگه آراز :) :*
Delete