Tuesday 6 August 2013

خواب گندم ۱۵ مرداد ۹۲

خواب گندم

(۱۵ مرداد ۹۲)

خند‌هایت گل گندوم
وسط سوز زمستون
دل من مزرع گندم
چش تو باغ و گلستون

من اگر خوشه‌ی گندم
تویی ساقه‌ی گندم
دست بی‌رحم زمونه
نشه تیغ و درفشُم

ما بشیم عاصی و هیرون
وسط بر بیابون
ما بشیم ساقه و گندم
هر یکی خونه‌ی مردم

2 comments:

  1. چقدر قشنگ گفتی
    از قشنگی کلامت وقتی به آخرش رسیدم لبخندی بر لبانم نشست و از مفهوم شعر دلم گرفت. چقدر سوزناک گفتی

    ReplyDelete