Saturday 4 May 2013

شهر زرافه‌های آهنی ۱۳ اردیبهشت ۹۲


شهر زرافه‌های آهنی

(۱۳ اردیبهشت ۹۲)

حوالی هشت عصر
در صدای زبر شهر
شهر زرافه‌های آهنی
درخت‌های سیمانی
و لبخندهای تلخ
سیگاری تش می‌زنم

حوالی هشت عصر
در میان جیغ تیز ترمزها
خود را و تو را
در دود سفید سیگار چال می‌کنم

حوالی هشت عصر
بی‌صدا
با یک لبخند
تمام می‌شوم

12 comments:

  1. تش رو خوب اومدي...كلمه ي اصيل شيرازيه...بووووووس

    ReplyDelete
  2. cheghadr taarik...
    How very dark indeed!

    -P.

    ReplyDelete
    Replies
    1. بعضی روزا این‌جورین دیگه :)

      Delete
  3. یعنی باور کنم بالاخره تموم شدی از شرت خلاص شدیم :D

    ReplyDelete
    Replies
    1. بیمری حسین :))
      نمی‌تونی مثل آدم کامنت بذاری دیگه

      Delete
  4. حوالی 7 صبح
    با دو ماگ رنگی پر از چای
    قرار است به زودی شروع شوی
    :-)
    به عبارتی کامینگ سون :)))

    ReplyDelete
    Replies
    1. :X
      عرض به حضورتون
      عصری با یک عالمه بوس و بغل بنفش شروع شدم
      :*

      Delete
  5. خیللللی خووووب بود
    فقط شعر بنویس خواهش می کنم!
    :))
    بوووس

    ReplyDelete
    Replies
    1. مرسی عزیزم :*
      و چشم سرورم :))

      Delete