میروم به صید حوت خیال
(۱۴ مرداد ۹۲)
از استوار لنگرگاه امن آغوش تو
پی سفیران سیاه بالِ باد
بادبادن میکشم سوی افق
میروم به صید بازیگوش حوت خیال
فلساش سبز
چشاش یاقوت کبود
تا که کابین تو باشد
حوض خیال
تور خالی
چشم گریان
آینه در دست
برِ کوخ تو میآیم
تا که شاید
در حوض سیاه چشم خود
کابین خود بینی
چند بار خوندمش وارتان . اولش گنگ بودواسم(از آی کیو
ReplyDeleteخودمه خخ) و بازم بسی حال کردم باهاش
پست قبلی هم خیلی دوست داشتم
هر دو تا کامنتارو همینجا میذارم از بس سرعتم با فیلتر بازکن کمه(بسی رنج برم واسه کاممل لود شدن همین پیج هههه)
و اینکه مرسی که واسم کامنت گذاشتی، بهت ایمیل زدم عزیزم واسه راهنمایی
:* :)
مرسی عزیزم :*
Deleteخوشحالم که خوشت اومد :*
دستت هم درد نکنه که کلی صبر کردی عزیزم :*
به ایمیلت هم جواب دادم باز سوالی داشتی بنویس بهم :*
سلام عزیزم
ReplyDeleteمرسی ازت.ولی ایمیلت به م نرسید:(
میشه یه بار دیگه برام بفرستی
دوباره فرستادم برات عزیزم :*
Delete