آشنا بیگانه عطر تنت
(۱۳ مرداد ۹۲)
در خمارِ خوابِ چشم تو
محو میشود روشنایی صبح
کلام نقش میبندد بر دیوار
در سایهی روشن شمع
و بیرق صبح را
و هوشیاری را
باد میبرد بر سر کوه بلند
و من
در پی ردی از آشنا بیگانه عطر تنت
گم میشوم در مه
در ابری از دود و بخار
غم انگیز بود
ReplyDelete:):*
Delete