عاشقانهای برای هیچکس
(۲۳ دی ۹۱)
تو را
چون گلی سرخ
خاطرهای دور
یا ردی از آفتاب
یا نسیمی خنک از سوی شمال
سنجاق میکنم به سینهام
تو را
چون پورههای برف
خیالی
موهوم
رد شور اشک
یا رقص بیدلیل غبار
از پیش چشم پاک میکنم
...
...
خیلیییییییییییییییییییییییی قشنگ! خیلییییییییییییییی تلخ.... :*>:D<
ReplyDelete>:D< :*
Deleteاونقدم تلخ نیست :) اینجوریه دیگه
وارتان من مشکل دارم با شعرت
ReplyDeleteهیچ ربطی بین دوتاشون نمی بینم
البته شعر رو نباید شاعر توضیح بده
می دونم
و از طرف دیگه آیزنشتاین میگه ای + بی = سی
ولی من حتی هیچ ردی از این دو نمی گیرم
دوتاشون خیلی جدا هستند و نقطه اتصال ندارند
شاید توی ذهن تو جا مونده و یادت رفته بنویسی یا برات بدیهی بوده یا من کلا خنگم
به هر حال
:دی
بوس
سلام شایان :*
ReplyDeleteوالّا ی نوسان بین دو حسه
نیاز به پینود و تعلق و نیاز به رها کردن گذشته
به طور طبیعی بین این دو حس یک گپ زمانی هست که تعامداً حذف شده
امیدوارم منظورم رو شفافتر کرده باشم با این توضیحا :*
شايان جديدا زيادي به نوشته ها گير ميده...غصه نخور وارتان جان...:)))
Deleteاميدوارم روزي عاشقانه هاتو براي يكي كه عشقته بيان كني...
زيبا بود
واللا من ناراحت نمیشم وقتی به نوشتههام گیر میدن
Deleteشایان و لحنش رو هم میشناسم، اینا که گفته گیر محسوب نمیشه
و ممنون
وارتاااان
ReplyDeleteعنوانش
عنوانش
عنوانش
خیللللی خوووب بوده ایده ش
بوووس
مرسی :*
Delete